نگاه های منتظر
يكشنبه, ۱۱ مهر ۱۳۹۵، ۰۵:۴۸ ق.ظ
بسم الله الرحمن الرحیم
(نگاه های منتظر)
دل از همه بریده ام غیر تو را ندیده ام
ز کودکی خود فقط نام تو را شنیده ام
به روی لوح سینه ام حک شده نام اعظمت
قلم به جان رسیده و عشق تو را چشیده ام
همیشه در خیال خود میان روضه هایتان
سری به روی نیزه و تنی زمین کشیده ام
دو دست از بدن جدا و تیر و مشک پاره ای
نگاه های منتظر طفل سه ساله دیده ام
چقدر جسم بی کفن به روی خاک سُم اسب
اگر که خون شود روان کم است از دو دیده ام
چو شرح صدرمان دهید نفس به تنگ آمده
برای شرح ماجرا چنین ندا رسیده ام،
بگو غریب مادر است حسین بی برادر است
میان دشت کربلا نفس زنان بریده ام
اسیر عشق تو حسین فقط اسیر می شود
چو قطره های شبنم به برگ گل چکیده ام
چگونه بی تو سر کنم منی که عاشق تو ام
شمشاد خوش خرام من ای ناز پرویده ام
تاریخ: 95/7/10