گناه مسلمانان چیست؟
گناه اسلام چیست؟ گناه مسلمانان چیست؟ گناه ملتهاى اسلامى چیست؟
[ما بر این معتقدیم که دین عایق و مانع پیشرفت علم نیست؛ با این وجود پس چرا کشور های غربی سعی بر این دارند تا مسلمانی و دین اسلام را مانع علم و پیشرفت معرفی کنند؟! نظر مقام معظم رهبری در این باره بسیار جالب و خواندیست؛ برای اطلاع بیشتر بروید کتاب « تمدّن اسلامى در قرن چهارم» را بخوانید.]
در دهه هاى اخیر بخصوص از قرن نوزدهم میلادى به این طرف سعى کردند چنین وانمود کنند که دیندارى، عایق و مانع علم و پیشرفت علمى است؛ اما درست بعکس است. پیشرفت علمى، احتیاج به نوعى ایمان دارد. آدم لاابالى و بى بند و بار و هرزه و کسى که دنبال بازده نقد و بازده شخصى است، معمولًا دنبال تحقیقات دشوار علمى نمى رود.
اروپایی ها هرچه از لحاظ علمى خوب و جلو هستند، از لحاظ اخلاقى چه اخلاق فردى، چه اخلاق اجتماعى و تاریخى آدمه اى ناباب در بینشان خیلى زیاد است. نمى خواهم مطلق بگویم که بدند؛ اما خیلى چیزهاى بد در بین آنها هست؛ از جمله همین تحریف هاى تاریخى و این دروغ هاى ملى بزرگ. اینطور منعکس کردند البته از همان افکار قرن نوزدهمى است که تا وقتى علم و دین هر دو مى خواستند در جامعه حضور داشته باشند، دین جا را براى علم تنگ مى کرد و اجازه نمى داد؛ لذا علم متوقّف مى ماند! دلیلش چیست؟ دلیلش قرون وسطى! در قرون وسطى، در بین مردم دین بود و زیاد هم بود، تعصّب آمیز هم بود؛ با این همه علم پیشرفتى نکرد؛ اما بتدریج از لابلاى این صخرههاى دشوارِ تعصّب و اعتقاد دینى، رگه هاى علمى بیرون آمد و جا را براى دین تنگ کرد خودش بیرون آمد و صحنه گردان شد و دین را به انزوا راند این تحلیلى است که آنها مى کنند. این تحلیل، تحلیل غلطى است؛ یعنى ناشى از حقایق و واقعیّات نیست. اوّلًا قرون وسطایى که آنها مى گویند، قرون وسطاى دوران جهالت و بدبختى اروپاست، نه دوران عقبماندگى علمى همه جاى دنیا؛ اینها اروپا را تعمیم مى دهند. حالا فرض بفرمایید اوج قرون وسطى و تاریکى قرون وسطى چه زمانى است؟ قرنهاى دهم و یازدهم و دوازدهم میلادى است؛ یعنى قرنهاى چهارم و پنجم و ششم هجرى؛ یعنى اوج شکوفایى علمىِ کشورهاى اسلامى و در رأس همه ایران؛ یعنى قرن ولادت و زندگى ابن سینا و رازى و فارابى و دیگران. همهى این شخصیتهاى بزرگ، آفتابهایى هستند که از این طرف دنیا تابیدند.
قرن چهارم هجرى، قرن اوج شکوفایى تمدّن اسلامى است. اگر کتاب «تمدّن اسلامى در قرن چهارم» را مطالعه کنید، خواهید دید که در قرن چهارم هجرى یعنى همان قرن یازدهم میلادى؛ یعنى اوج ظلمت جهل در اروپا که هیچ چیز نبوده اوج شکوفایى اسلامى مربوط به ایران است. دانشمندانى هم که هستند جز تعداد خیلى معدودى تقریباً همه ایرانى اند؛ در حالى که دین و دیندارى در همان اوقات در ایران از اروپا کمتر که نبود، خیلى بیشتر هم بود. پس، این دین نیست که مانع علم است؛ یک چیز دیگر و یک هویّت دیگرى است که مانع از پیشرفت علمى مى شود. آن چیست؟ آن، جهالت هاى گوناگون مردم است؛ خرافات مسیحیتِ آن روز است. هرگز در دورهى اسلامى دیده نشد که یک عالِم به جرم علم، مورد اهانت قرار گیرد؛ در حالى که در اروپا به جرم علم یکى را کشتند، یکى را سنگسار کردند، یکى را به دار زدند، تعداد زیادى را آتش زدند! یعنى آنها آنچه را که در آنجا اتّفاق افتاده و ناشى از دینِ خرافىِ آمیخته ى به شدّت جهالت زده ى مسیحیتِ تحریف شده بود، به همه ى دنیا تعمیم دادند. گناه اسلام چیست؟ گناه مسلمانان چیست؟ گناه ملت هاى اسلامى چیست؟[1]
[1] بیانات مقام معظم رهبری در دیدار نخبگان علمى سراسر کشور در تاریخ (19/ 07/ 1378)