منظور ما از اعتماد به نفس ملی چیست؟
آن اعتماد به نفس ملى که عرض کردیم. بحثِ این نیست که شخصى به خودش اعتماد دارد، بحثِ این است که ما به خصال ملى خودمان، به امکانات ملى خودمان، به ذخائر فرهنگى خودمان، یک اعتماد به نفس عمومى داشته باشیم که به آن گفتیم اعتماد به نفس ملى- این حالت بایست در یکایک جوانهاى ما بروز پیدا کند؛ یعنى جوان ما وقتىکه مىایستد اینجا حرف مىزند، باید اعتماد به نفس ملى خود داشته باشد؛ چون جوان، مظهر امید است.
من حالا با دانشجوها هم چند روز دیگر ملاقات دارم؛ جوانها مىآیند اینجا مىایستند و حرف مىزنند. باید هیچ نشانهاى از یأس و تردید در دستیابى به اهداف در این حرف محسوس نباشد؛ باید سرشار از امید باشد. کمااینکه واقعیتها هم همین را تأیید مىکند. شما در قبال این، مسئولید. البته عوامل اجتماعى گوناگونى دارد: عوامل سیاسى، اجتماعى، غیره؛ اما استاد در کلاس یا در آزمایشگاه یا در کارگاه آموزشى تأثیر خیلى زیادى دارد. باور به خود و امید به آینده را بایستى در جوان تزریق کنید.[1]
- ۹۵/۱۱/۱۰