غریم عجل الله تعالی فرجه الشریف

در مدار عاشورا (پاسخ به شبهات) شبهه 4

شنبه, ۲۷ شهریور ۱۳۹۵، ۱۰:۴۱ ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

چرا باید دشمنان امام حسین(علیه السلام) را لعن کرد؟

به دنبال سؤالات پیشین ممکن است سؤال دیگرى پدید آید که این روزها بیش تر مطرح شده است. اغلب، این پرسش را منافقان مطرح مى کنند، البته منافقانِ مدرن! آن ها مى گویند که بسیار خوب، ما تا این جا قبول کردیم که تاریخ امام حسین(ع) تاریخ مؤثر و حرکت آفرینى بوده است. همچنین دریافتیم که باید آن را عمیقاً به خاطر داشت، و به یاد امام حسین(ع) عزادارى کرد؛ تا این جا را قبول داریم. اما شما در این عزادارى هاى خود کار دیگرى هم مى کنید. علاوه بر این که از امام حسین(ع)به نیکى یاد مى کنید، و بر شهادت او گریه مى کنید، بر دشمنان امام حسین(ع) هم لعن مى فرستید. این کار براى چیست و چرا دشمنان ابى عبد الله را لعن مى کنید؟ این کار نوعى خشونت و بدبینى است. این یک نوع احساسات منفى است و با منش «انسانِ مدرن» نمىسازد. هنگامى که احساسات شما تحریک مى شود، بروید گریه و عزادارى کنید. اما چرا دشمنان را لعن مى کنید؟ چرا مى گویید «أَتَقَرَّبُ اِلى اللّهِ بِالْبَرائَةِ مِنْ اَعْدائِک» من با تبرّى از دشمنان تو، به خدا تقرب مى جویم. امروز زمانى است که باید با همه مردم با خوشى و شادى و لبخند رفتار کرد. امروز باید دم از زندگى زد، دم از شادى زد، دم از صلح و آشتى زد. این روحیه لعن و تبرى و پشت کردن به دیگران خشونت هایى است که به هزار و چهار صد سال پیش، یعنى زمانى که امام حسین(علیه السلام) را کشتند برمى گردد و با آن زمان مناسبت دارد. اما امروز دیگر جامعه و مردم این کارها را نمى پسندند. بیایید به جاى این ها راه آشتى را پیش بگیرید، به روى دشمنان هم لبخند بزنید، به آن ها هم محبت کنید. مگر اسلام دین محبت، دین رأفت و رحمت نیست؟ این چه کارى است که شما دائماً لعن و بدگویى مى کنید؟

پاسخ این که آدمیزاد موجودى است که هم احساس مثبت و هم احساس منفى دارد. هم عواطف مثبت و هم عواطف منفى دارد. همان گونه که شادى در وجود ما هست، غم هم هست. خدا ما را این گونه آفریده است. هیچ انسانى نمىتواند بى غم و یا بى شادى زندگى کند. همچنان که خدا استعداد خندیدن به ما داده استعداد گریه کردن هم به ما عطا فرموده است. در جاى خودش باید خندید و به جاى خود هم باید گریست. تعطیل کردن بخشى از وجودمان، به این معنى است که از داده هاى خدا در راه آنچه آفریده شده استفاده نکنیم. دلیل این که خدا در ما گریه را قرار داده، این است که در مواردى باید گریه کرد. البته مورد آن را باید پیدا کنیم، و الا استعداد گریه در وجود ما لغو خواهد بود. بزرگداشت مراسم سیدالشهداء(علیه السلام)بازسازى حیات حسینى است، تا از آن حیات به نحو احسن استفاده شود نباید به بحث هاى علمى اکتفا شود. چون انسان به برانگیخته شدن عواطف و احساسات احتیاج دارد. نباید به عواطف مثبت، به شادى، به خنده، بسنده کرد، زیرا زنده نگه داشتن خاطره سیدالشهداء(ع) و مظلومیت او از راه احساسات شور انگیز حزن و گریه و سوگوارى امکان دارد. و بالاخره همراه با آن همه درود و سلام و عرض ارادت به خاک پاى حسینى و به خاک قبر حسینى، باید بر دشمن حسین(ع) و دشمن اسلام و دشمنان خدا لعن و نفرین کرد. تنها سلام و درود مشکل را حل نمى کند. ما نمى توانیم از برکات حسینى استفاده کنیم، مگر این که اول دشمنان او را لعن کنیم، بعد بر او سلام بفرستیم، قرآن هم اول مى فرماید: «أَشِدّاءُ عَلَى الْکُفّار»، بعد مى فرماید: «رُحَماءُ بَیْنَهُم».(فتح /۲۹) پس در کنار سلام، باید لعن هم باشد. در کنار ولایت، تبرّى و اظهار دشمنى نسبت به دشمنان اسلام نیز باید باشد. اگر این گونه شدیم، حسینى هستیم; وگرنه بى جهت خودمان را به حسین(ع) نسبت ندهیم. (برگرفته از کتاب آذرخشی دیگر ازآسمان کربلا با تخلیص)

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی